موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

راسل اچ. كان ول در سخرانيهاي مشهورش: «كرورها الماس» تأكيد مي كند:

مجبوريد ثروتمند باشيد، زيرا حق نداريد فقير باشيد. زندگي كردن و ثروتمندنبودن حتماً بداقبالي است و بدبختي مضاعف آنكه به همان اندازه كه مي توانيد فقير باشيد مي توانيد ثروتمد گرديد. اين وظيفه ي بي چون و چراي ماست كه از راههاي شرافتمندانه ثروتمند شويم. و البته راه شرافتمندانه تنها راهي است كه به سرعت ما را به سوي ثروت مي گشايد.




تاریخ: سه شنبه 25 تير 1392برچسب:راسل اچ, كان ول,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

روايتي از حضرت علي«ع»:

در راه خدا برادري داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود. چون:

1- دنياي حرام در چشم او بي ارزش مي نمود.

2- و از شكم بارگي دور بود. پس آن چه نمي يافت آرزو نمي كرد و آنچه را مي يافت زياده روي نداشت.

3- بيشتر عمرش ساكت بود. اما گاهي كه لب به سخن مي گشود بر ديگر سخنوران برتري داشت و تشنگي پرسش كنندگان را كنندگان را فرومي نشاند.

4- بظاهر ناتوان و مستضعف بود اما در برخورد جدي چونان شير بيشه مي خروشيد. يا چون مار بياباني به حركت درمي آمد.

5- تا پيش قاضي نمي رفت دليلي مطرح نمي كرد.

6- كسي را كه عذري داشت سرزنش نمي كرد. تا آن را كه عذري او را مي شنيد.

7- از درد شكوه نمي كرد مگر پس از تندرستي و بهبودي.

8- آنچه عمل م كرد مي گفت و بدان چه عمل نمي كرد چيزي نمي گفت.

9- اگر در سخن گفتن بر او پيشي مي گرفتند اما در سكوت مغلوب نمي گرديد.

10- بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.

11- اگر سر دوراهي دو كار قرار مي گرفت مي انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديكتر است با آن مخالفت مي كرد.

پس بر شما باد روي آوردن به اينگونه از ارزشهاي اخلاقي و از يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد. و اگر نتوانستيد بدانيد كه به دست آوردن برخي از آن ارزشهاي اخلاقي بهتر از رهاكرن بسيار است.

كلمه قصار 289«ظاهراً امام اين فرمايش را در توصيف يكي از اصحاب بنام عثمان بن مظعون فرموده اند.»

 




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

تحلیل روانشناختی خود شکوفایی از دیدگاه مولانا و راجرز

«مولوی» و «راجرز»، دو شخصیت برجسته ای هستند که اگر به لحاظ تاریخی، حدود هفت قرن از یکدیگر فاصله داشتند، اما دیدگاه های زیبایی از «فرایند انسان شدن» را ارائه داده اند. «مولوی» انسان گرای معنوی نگر، ضمن نگاهی رازآلود و حیرت زا به انسان، با صفای آینه ی باطن و انقلاب درونی خویش، توانست گام هایی تا رسیدن به انسان کامل را ناباورانه بردارد و الگویی شد که نام، آثار و اشعارش، قرن هاست آتش به خرمن سوختگان عالم می زند و «راجرز» انسان گرای تجربی نگر، در روزگار قحطی انسان، از خودشکوفایی و «هنر انسان شدن» سخن گفت و نقش جامعه را در خودشکوفایی، امری کلیدی معرفی کرد و بر این باور بود که در جوامعی که شخص از هم خوانی، توجه مثبت بی قید و شرط و همدلی برخوردارباشد، می تواند به سوی خودشکوفایی پیش رود. اما از منظر «مولانا»، رسیدن به نور خدایی و اشراق و شهود باطنی،پایان نقطه ی خودشکوفایی ست که مراحل آن در سلسله مقالات پیش رو به گونه ی زیبایی مورد تحلیل روانشناختی قرار گرفته است.


منشور خود شکوفایی
به عقیده ی «راجرز»، شخص کامل، نتیجه ی مطلوب رشد روانی و تکامل اجتماعی ست. از دیدگاه او، افرادی که از نظر روانی، سالم هستند، می توانند، افراد دیگر و رویدادهای موجود در محیطشان را همان گونه که هستند درک کنند. این افراد، آزادانه نسبت به تمام تجربیات، گشوده هستند زیرا به نظرشان هیچ چیزی برای خود پنداره شان تهدید کننده نیست و نیازی به دفاع کردن از هیچ تجربه ای به وسیله ی انکار یا تحریف ندارند زیرا در کودکی، توجه مثبت نامشروط دریافت کرده و مجبور به یادگیری شرایط ارزشی نبوده اند. آنان توانایی به کارگیری تمام تجربیات را دارند، قادر به پرورش تمامی جنبه های زندگی اند و گرایش به شکوفایی را برآورده می سازند و سرانجام می توانند به سوی «زندگی خوب»، پیش بروند. به عقیده ی راجرز:« زندگی خوب یک مقصد نیست، بلکه یک مسیر است.»

«راجرز» وجود هشت ویژگی عمده ی زیر را لازمه ی تحقق بخشیدن به خویشتن در انسان می دانست که در واقع، از ویژگی های بارز خودشکوفایی نیز می باشد:

1- آمادگی برای کسب تجربیات جدید:
از نظر «راجرز»، انسان با کارکرد کامل، طبق ضرب المثل «هر چه پیش آید خوش آید» به استقبال تجربه های جدید می رود. او موضع دفاعی در برابر امور جاری زندگی ندارد، بلکه در مسیری که می رود، با موانع و مشکلات دست و پنجه نرم می کند و با آن ها وارد چالش می شود و در این راه هرچه پیش می رود، پخته تر و ماهر تر می شود. چنین شخصی به هیچ یک از هیجانات و احساسات خود، «نه» نمی گوید و به سرکوب آن ها نمی پردازد. بلکه طبق مشی تجربه پذیری خود، به آن ها، اجازه ی بروز و ظهور می دهد، البته مشروط بر این که حقوق دیگران تباه نشود. شخص کامل نسبت به احساس های مثبت مانند ترس و درد، جرآت و دلسوزی و احساس های منفی، گشوده است. این افراد از نظر احساسی نیز عاطفی ترند زیرا دامنه ی وسیع تری از هیجان های مثبت و منفی را می پذیرد و آنها را با شدت بیشتری احساس می کنند.

2- زندگی هستی دار:
جاری بودن زندگی و زیست در این جا و اکنون، دومین ویژگی یک شخص با کنش کامل است. پویایی، سرزندگی و نشاط، جزو لاینفک چنین شخصی ست. او مدام در حال تغییر و تحول است به گونه ای که لحظه ی بعدش با لحظه ی قبلش، یکسان نیست، یعنی بالنده تر و خود شکوفا تر شده است.

3- اعتماد به ارگانیسم خود:
«راجرز» معتقد است اشخاص کامل، به ارگانیسم خود به عنوان یک کل منظم و سازمان یافته اعتماد دارند. همین امر به جای اتکاء به دیگران، آنان را به خودشان متکی می کند. این افراد خود تصمیم گیرنده هستند. در موقع تصمیم گیری، به جای مراجعه به دیگران، به تجربه، عقل، احساس، شهود و تخیل و به طور خلاصه به تمام جنبه های شخصیت که در پیش برد امور، نقش فعالی بازی می کند، مراجعه و کسب تکلیف می کنند اما این «خودبسندگی» و «خود مختاری» موجب نمی شود تا برای دیدگاه و نظر دیگران، ارزش و احترام قائل نشوند.

4- آزادی انتخاب:
به نظر «راجرز»، یک شخصیت سالم، مدام این احساس را دارد که برای زندگی کردن به هر شیوه ای که دوست دارد، آزاد است. این آزادی در وهله نخست، بیش تر جنبه ی درونی دارد. چنین فردی با این نگرش که اراده ی او محور انتخاب ها و تصمیم هاست، احساس قدرت و لذت می کند و به این باور رسیده که زمام آینده، در اختیار اوست و زندگی اش با انتخاب و فرماندهی خودش رهبری می شود.

5- خلاقیت:
ویژگی دیگر یک انسان خود شکوفا از نظر :«راجرز»، خلاق و زایشگر بودن است. به زعم او، فردی که در نهایت بلوغ روانی قرار دارد، ایستا و ساکن نیست، بلکه انسانی زاینده است. در زمینه ی تفکر، حل مسآله و هم چنین امور جاری، به آفرینش راه کارهای جدید و کارآمد دست می زند و پیوسته فرآوردهای نو و بدیع بر جای می گذارد. افرا د خلاق، تمایل دارند در فرهنگ خود به شیوه ای سازنده زندگی کنند، در حالی که عمیق ترین نیازهای خود را نیز ارضا می کنند. در واقع، آنان در جامعه ای زندگی می کنند که خود، عضوی از آن به شمار می آیند اما دنباله روی آن نیستند.

6- فرو پاشی نقاب:
مفروضه ی «نقاب» در تئوری «راجرز»، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. به اعتقاد او نقاب یا ماسک، مانع بزرگ تحقق خود است. فردی که یک صورتک دروغین به چهره دارد، قبل از آنکه به ابراز شخصیت واقعی خود پرداخته باشد، به جعل شخصیت خود دست زده است. چنین شخصی از نظر راجرز تا زمانی که به فرو پاشی نقاب خود اقدام نکند، در مرحله ی «دفاع» به سر می برد و نمی تواند به کارکرد کاملی دست یابد و کسی که دست به کنار زدن نقاب می زند، در واقع به تولد شخصیتی واقعی و جدید کمک می کند که تا آن زمان، در پس یک نفاب به سر می برده است.

7- درک و پذیرش خویشتن واقعی:
در این مرحله فرد، خودش را با تمام نقاط قوت و ضعف می پذیرد. البته این امر، مستلزم این است که فرد به «ندای درون» خود گوش بسپارد و خویشتن را همان گونه که هست بپذیرد.

8- درک و پذیرش دیگران:
افراد خودشکوفا از منش دموکراتیک برخوردارند؛ دیگران را می پذیرند و برای نگرش ها و احساسات آنان، ارزش و احترام قائل اند این رفتار آنان، همه ی افراد جامعه اعم از مرد، زن، فقیر، ثروتمند، بی سواد، تحصیل کرده، مخالف و موافق را در بر می گیرد.
ادامه دارد...

سعید عبدلملکی
روانشناس و مشاور




تاریخ: چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

به نام خدا

روان شكوفايي چیست و چگونه انجام می شود؟

اله كريم عباس نيا

كارشناس پژوهش دانشگاه صنعتي مالك اشتر

اين مرحله بي همرهي خضرمكن      ظلمات است بترس از خطر گمراهي

يكي از مشكلاتي كه در جامعه ما وجود دارد تكيه بر روان درماني است. روان درمانگرها در مراكز خود آماده هستند تا كساني را كه دچار مشكل رواني شده اند درمان كنند بدون اينكه به علت و علل اين بيماريها بپردازند و اقداماتي انجام دهند كه بيماري رواني رخ ندهد. ممكن است مشكلات و يا بيماري هاي رواني در مراحل اوليه رشد باشند و هنوز نتايج آنها در فرد ظاهر نشده باشد و ما فقط مي ايستيم تا آنها رشد كنند و ما را فرا گيرند و بعد به درمان آنها اقدام  نماييم. چرا بگذاريم فرد دچار ناراحتي رواني شود كه بخواهيم وقت ارزشمند خود را براي درمان تلف كنيم. لذا بايد در اين خصوص تغيير رويه بدهيم. بايد چاره جديدي بينديشيم. بايد علاج واقعه قبل از وقوع كنيم. چرا افراد دچار مشكلات روحي و رواني مي شوند و چگونه مي توان با يك برنامه مشخص و همه جانبه از ايجاد و رشد بيماري هاي رواني جلوگيري كرد.

بيشتر افراد چون از نظر رواني رشد نمي كنند دچار بيماري رواني مي شوند. افسردگي زماني به سراغ فرد مي آيد كه در تكامل خود كه تقدير حقيقي خداوند بر بشر است دچار مشكل مي شود. ما آفريده شده ايم تا رشد كنيم و متعالي بشويم و هر وقت رشد نكنيم دچار ناراحتي و نگراني مي شويم پس هر وقت نگراني به سراغتان آمد بدانيد كه رشد شما يا متوقف شده يا با مانعي روبرو شده است. ما مي آييم با شگردي كه در دنيا هم مرسوم است به رشد رواني فرد كمك مي كنيم و از يك طرف رشد افراد در جامعه سريعتر مي شود و از طرفي ما با بيماران رواني مواجه نمي شويم. روان شكوفاگر پيشنهاد اينجانب براي جامعه ايران است كه در جوامع مختلف به نامهاي مختلف نامگذاري شده است. در واقع همانند پزشك خانواده دولت امكاناتي را فراهم مي كند كه هر كس بتواند يك روان شكوفاگر داشته باشد.

روان شكوفاگر كسي است كه فرد را به سوي موفقيت تشویق می کند و به آنها راهكارهاي لازم را با كمك خودشان نشان مي‌دهد تا عمر خود را به يهترين وجه مديريت كند. نكته اي در اينجا لازم است ذكر كنم اينكه مديريت عمر در واقع پيش نياز هر موفقيتي در جهان امروز است. روان شكوفاگر طبق اهداف و خواست فرد براي او برنامه جامعي تعريف مي كند و هر جا لازم باشد مفاهيم و تجربيات جديد براي بازكردن افق هاي جديد در زندگي فرد اقدام مي كند. عمده كار روان شكوفاگر دادن اطلاعاتي است كه ناب است و به روز تهيه شده تا در مواجهه با تغييرات جديد بتواند عمر خود را به روز مديريت كند.

روان شكوفاگر يك روان درمانگر نيست بلكه با تكيه بر منابع و امكانات و علائقي كه هر فرد در زندگي خود دارد مسير را براي حداكثر شكوفايي او نمايان مي كند. روان شكوفاگر يك مشاور يا يك مدير برنامه جامع است و اين فرد است كه با هدايت روان شكوفاگر، خود مسير را مي‌يابد و با استفاده از مشاوره با خود و در صورت لزوم مشاوره با مدير برنامه، بهترين و كوتاهترين راه را انتخاب مي‌كند و اين منجر به موفقيت مي شود كه در خصوص مشاوره با خود در ادامه توضيح خواهيم داد.

روان شكوفاگر به صورت پله اي براي شكوفاشدن فرد برنامه كلي دارد كه طبق تواناييها و تخصص و علائق و شرايط فرد، برنامه را براي فرد مورد نظر و با كمك و توسط خود فرد طراحي مي كند. در گذشته به اين مفهوم، مريد و مرادي مي‌گفته اند. روان شكوفاگر مدام با فرد است و او را ترك نمي‌كند. با نگاه رشد با فرد ارتباط دارد. با نگاه برنامه‌ريزي جامع با فرد ارتباط دارد.

روان شكوفاگر كسي است كه راه ساده ي موفقيت را به فرد نشان مي دهد. ما براي رسيدن به موفقيت نبايد بهاي گزافي بپردازيم. ما نبايد براي دستيابي به موفقيت؛ روح، زندگي خانوادگي، وجدان و همه ي ارزشهاي خود را بفروشيم تا به جايي برسيم. حقيقت اين است كه موفقيت خرجي برنمي دارد. بلكه هر قدم كه به پيش برداشته مي شود بهره اي نيز مي بخشد. فكر نكنيم كه رقابت بر سر مدارج عالي، بيش از اندازه سخت است. در عوض واقعيت اين است كه رقابت بر سر شغلهاي پايين بالاست. زيرا به دليل همان تفكر، كسي خود را لايق آن بالا نمي داند و بنابراين كوچه هاي مدارج بالا هميشه خلوت و كم رفت و آمد است. روان شكوفاگر استاد ايجاد اين تفكر در فرد است. اين موضوع در واقعه مقدمه كار است.

اگر در گذشته افراد كمتر نيازمند مدير برنامه يا كمك روان شكوفاگر بوده اند به اين علت بوده است كه در آن زمانها به دليل ساده بودن زندگي و عدم ورود تكنولوژي هاي جور و ناجور، فرد با تبعيت از بزرگ خانواده كه بطور مرسوم پدر بوده است به بهترين نحو مي توانستند ادامه دهنده ي راه پدر باشند و لذا اين مدير برنامه در زندگي ساده گذشتگان ما به عهده پدر يا بزرگ فاميل بوده است. و تربيت كلي اعضاي خانواده كاملا تحت تأثير نگرشهاي بزرگان صورت مي گرفته است ولي در حال حاضر نسل جوان و نوجوان تحت تأثير القائات تلويزيون، ماهواره، اينترنت، تلفن و ... از بزرگ فاميل يا پدر تأثيري نمي پذيرند و در بعضي مواقع بزرگ خاندان و پدر ديگر توانايي الگو بودن براي افراد جوان و نوجوان را به علت پيشرفت تكنولوژي ندارد.

به همين علت نسل جوان و نوجوان به طور عجيبي تحت تأثير اين رسانه ها و تكنولوژي هاي ارتباطي و دنياي مجازي قرار  مي گيرند. ديگر كنترلي بر نسل جوان نيست و متوليان تكنولوژي هاي ارتباطي يا رسانه ها به منافع خود توجه دارند و مي خواهند حداكثر بهره برداري را از نسل جوان به انجام برسانند. نسل جوان قرباني اين منفعت طلبي مي شود. چه بايد كرد؟

روان شكوفاگر پيشنهاد من است كه در جوامع ديگر نامهاي مختلفي بر روي آنها گذاشته شده است.

روان شكوفاگر ابتدا در الگوهاي پنداري شخص تغيير ايجاد مي كند. به عبارتي مي توان گفت كه الگوي فكري فرد را براي موفقيت، اصلاح يا تغيير مي دهد و برنامه ريزي مي كند. زندگي هر فرد نتيجه فكر اوست. پس اولين و مهمترين گزينه براي اصلاح و يا تغيير، فكر است. دكتر ديويد شوارتز مي گويد: موفقيت هر فرد به ميزان تفكر او بستگي دارد. تو هماني كه فكر مي كني. داوود نبي گفت:«هركس آن چيزي است كه در ضمير مي پندارد.» يا امرسون گفت: « مردان بزرگ كساني هستند كه مي دانند انديشه ها بر جهان حكم مي رانند.»

پس واقعا اولين و مهمترين قدم براي روان شكوفاگر، اصلاح و يا تغيير فكر افراد مي باشد. اين فرآيند يك فرآيندي است كه در بينش فرد، تغيير يا اصلاح ايجاد مي كند لذا سخت ترين مرحله در مراحل موفقيت، تغيير يا اصلاح الگوهاي پنداري يا فكري است. روان شكوفاگر ممكن است در اين مرحله مجبور شود ارزش هاي عقيدتي فرد را براي تغيير و اصلاح انتخاب كند. ممكن است مقاومت زياد باشد، و يا فرد با ترديد و دودلي و به تبع برنامه قبول كند. البته همين قبول كردن اوليه نقطه شروع بسيار خوبي خواهد بود كه به روان شكوفاگر اجازه مي دهد تا برنامه ريزي ها را براي عميق سازي ارزش هاي جديد طراحي و عملي سازد.

كسي كه با كمك روان شكوفاگر در مسير شكوفايي قرار مي گيرد مانند فردي است كه وارد پيست دو و ميداني شده است. منتظر هر نتيجه ي خاص و رفتارهاي متفاوت و متناقض هست و لذا اين امر به او كمك مي كند تا براي برخورد منطقي با هر رفتار، آمادگي لازم را داشته باشد. البته آماده ساختن فرد يكي از وظايف روان شكوفاگر است.

دومين اقدام مهمي كه روان شكوفاگر بر روي فرد انجام مي دهد يا برنامه ريزي كه براي فرد انجام مي دهد تلاش براي تغيير الگوهاي رفتاري نامتناسب و شكست آور است. همه مي دانيم يكي از بزرگترين سرمايه بشر، بيان اوست. همين بيان مي تواند بلاي جان او شود. زبان سرخ سر سبز دهد بر باد. الگوهاي رفتاري بر ارتباط بنا نهاده شده است. البته ارتباط فقط گفتگو نيست بلكه ارتباط تني، بصري و ... داريم كه بايد مورد ملاحظه قرار گيرند و باز هم با توجه به تواناييها و شرايط فرد، الگوي جديد در اين زمينه با كمك خود فرد طراحي و برنامه ريزي مي شود و در نهادينه سازي به جاي الگوهاي قبلي اقدام شود. يكي از مهمترين اقدامات در اين راستا توسط دانشمندان بزرگ غربي صورت گرفته و نحوه الگوهاي رفتاري و گفتاري طراحي شده است كه كافي است روان شكوفاگر فقط دستورات اوليه را به فرد ارائه نمايد و فرد با مطالعه منابع مي تواند براي تمام رفتارهاي خود در برخورد با افراد متفاوت و نامشخص الگوهاي رفتاري و گفتاري خوبي داشته باشد. علم ان ال پي در اين زمينه طراحي شده است.

الگوهاي رفتاري در واقع شبيه سازي تمام موقعيتهايي است كه ممكن است براي هر فرد پيش آيد و فرد بايد بتواند مناسب ترين رفتار را در قبال آن داشته باشد.

الگوهاي گفتاري در واقع شبيه سازي تمام سناريوهاي گفتاري است كه ممكن است پيش بيايد و فرد براي هركدام از اين سناريوها پاسخ گفتاري مناسب را براي خود طراحي مي كند. يكي از اصلي ترين ابزار در بهترين الگوهاي گفتاري همان به اتاق فكر رفتن قبل از بيان هر جواب يا جمله اي است. برنامه ريزي عصبي كلامي كه خود يك علم است براي طراحي انواع گفتگوها در شرايط مختلف مي باشد.

اهداف روان شكوفايي عبارتند از:

تغيير يا اصلاح الگوهاي ذهني مبتني بر رشد و شكوفايي

-         ارائه الگوهاي جديد مبتني بر شرايط جديد و منابع و امكانات موجود

-         نگاه تكاملي به انسان و جهان و تلاش جدي و بي وقفه در اين راستا

لذا پيشنهاد مي كنم هركس مي خواهد موفق شود بايد روان شكوفاگر داشته باشد.




تاریخ: چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:روان درماني, روان شكوفايي,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

مقدمه

مفهوم خود شکوفایی (Self - Actulization) اصولا در نظریات مربوط به مکتب انسان گرایی مطرح شد. کارل راجرز و آبراهام مازلو از چهره‌های معروف نظریات انسان گرایی این مفهوم را برای توصیف افرادی بکار بردند که ویژگیهایی متفاوت از بقیه دارند. ویزگیهایی که این دو انسان گرا برای افراد خود شکوفا عنوان می‌کنند، در بسیاری جهات همپوشی دارند.

  • چه چیزی باعث می‌شود یک فرد به خود شکوفایی برسد؟
  • چرا همه افراد به خود‌ شکوفایی نمی‌رسند؟

ویژگیهای افراد خود شکوفا از دیدگاه راجرز

از دیدگاه راجرز رسیدن به خود شکوفایی به معنای رسیدن به بالاترین سطح سلامت روانی است. پذیرش همه تجارب ، گرایش به زندگی کامل در هر لحظه از هستی ، داشتن توانایی هدایت خود بجای هدایت شدن بر اساس منطق ، عقاید و خواستهای دیگران ، احساس آزادی در عمل و تفکر و برخورداری از خلاقیت سطح بالا از ویژگیهای افراد خود شکوفاست. چنین شخصی از دید راجرز همواره از رعایت مثبت غیر شرطی اشخاص مهم و مورد اعتماد بهره‌مند بوده است. به عبارتی همواره او را برای خودش خواسته‌اند، نه برای کارهایش. چنین فردی قادر است دائما بطور سازنده و به صورت فزاینده‌ای بسوی رشد و کمال گام بردارد. او در برابر شرایط ناموفق و ناراضی زندگی تسلیم نمی‌شود و تلاش می‌کند برای کامل شدن و به حد کمال عمل کردن ، روابط با دیگران را در بهترین و مناسب ترین شکل جهت می‌دهد. آنها آمادگی کسب هر گونه تجربه را دارند، همه عوامل مربوط را سبک و سنگین می‌کنند و سعی می‌کند ارتباط یکپارچه‌ای با تمامی زمینه‌ها داشته باشد.

ویژگیهای افراد خود شکوفا از دیدگاه مازلو

آبراهام مازلو (Abraham Moslow) در نظریه انگیزشی خود اظهار داشت که افراد در جهت خود ‌شکوفایی تلاش و حرکت می‌کنند، ولی وقتی در مورد میزان افراد خود ‌شکوفا تحقیق کرد، کمتر از یک درصد از افراد را خود ‌شکوفا یافت. این تمایز بین تمایل به خود ‌شکوفایی و پایین بودن تعداد افراد خود‌ شکوفا او را بدین نتیجه رساند که افراد خود ‌شکوفا دارای ویژگیهایی هستند که دیگران ندارند. آنها چیزهایی و اهدافی در زندگی دارند که آنها را از دیگران متمایز می‌کند. مازلو با مطالعه ویژگیهای افرادی چون آبراهام لیکلن ، والت و نیمن ، وان بتهوون ، آلبرت انیشتین و الیور روزمت خصوصیاتی که این شخصیتها را از افراد دیگر متمایز می‌کرد، مشخص نمود. او ویژگیهای این انسانها را چنین خلاصه کرده است:

  • به واقعیتها توجه دارند و جهت گیری آنها در برخورد با مسائل و ارتباطاتشان و پذیرش آنها واقع گرایانه است و تلاش می‌کنند که ادراکات خود را مبتنی بر واقعیات بسازند.
  • خود و دیگران و جهان را آنطور که هست می‌پذیرند. به عبارتی تلاش می‌کنند میانه خوبی با شرایط خود و دیگران داشته باشند و آنها را به همان صورت بپذیرند.
  • بیش از اینکه خود محور باشند، توجهشان به مشکلات خارجی معطوف است.
  • نیاز به خلوت و حریم خصوصی دارند.
  • خود مختار و مستقل هستند.
  • منزلت اشخاص و اشیاء در نظر آنها قالبی و ثابت نیستند، بلکه در تحول است.
  • اکثر آنها دارای تجربه‌های روحانی و معنوی هستند که لزوما خصیصه مذهبی ندارند.
  • خود را با همنوعان خود همانند می‌کنند.
  • روابط آنها با افراد معدودی که مورد مهر و علاقه هستند، عمیق و عاطفی است نه سطحی و معنوی.
  • وسیله را با هدف اشتباه نمی‌کنند. و در عین اینکه از وسایل به نحو احسن استفاده می‌کنند، به اهمیت آنها در رسیدن به اهداف خود که ارزشمندی بالاتری دارند اذعان دارند.
  • شوخ طبعی آنها فلسفی است نه خصمانه. بطوری که روابط اجتماعی آنها را خلق نمی‌سازند.
  • خلاق هستند.
  • نسبت به همرنگی فرهنگی مقاومت می‌کنند.
  • نسبت به کار خود در صرف وقت ، در راه آن تعهد و احساس مسئولیت دارند.
  • رفتار آنها ساده و طبیعی است.
  • نیاز به خود پیروی ، با خود بون و استقلال شخصی دارند.
  • تجارب عرفانی یا اوج دارند.
  • از روان رنجوری رهانید و در سلامت روانی بسر می برند.   

مازلو پس از تحقیق و بررسی ، ویژگیهای کلی افراد خود شکوفا را به شرح زیر بیان کرد:

  1. ادراک بسیار کارآمد از واقعیت ، آنها دنیا را چنانکه هست می‌بینند، بدون پیش‌داوری یا قضاوت قبلی.
  2. پذیرش خود ، دیگران و طبیعت بطور کلی
  3. خود ‌انگیختگی ، سادگی و طبیعی بودن
  4. تمرکز روی مشکلات به جای تمرکز روی خود
  5. نیاز به استقلال و داشتن حریم شخصی
  6. احساس درک تازه و مداوم از جهان اطراف خود
  7. تجربه‌های عرفانی
  8. علاقه اجتماعی
  9. روابط بین فردی ، روابط دوستی افراد خود ‌شکوفا شدید‌تر و عمیقتر از روابط مردم عادی است.
  10. خلاق بودن ، افراد خود شکوفا در همه فعالیتهای خود انعطاف‌پذیر ، خودانگیخته و مشتاق اشتباه کردن هستند.
  11. ساختار منش دموکراتیک ، قادرند در ارتباط با هر فردی با روشنی و تواضع ارتباط برقرار سازند.
  12. مقاومت در برابر فرهنگ‌ پذیری ، در واقع آنان بوسیله ماهیت درونی خودشان اداره می‌شوند و نه بوسیله فرهنگ.


این ویژگیها در مواردی باهم وجه مشترک دارند، بطور کلی به نظر می‌رسد که ویژگی انسانهای خود شکوفا به استقلال و
اعتماد به نفس است. آنها پذیرای خود و دیگران هستند و مهمتر از همه پذیرای چیزی هستند که زندگی به آنها عرضه می‌کند. نیازمندی این اشخاص ، نیازهای سطح بالا در سلسله مراتب نیازهای مازلو است، نیاز به چیزی که برای زندگی خوب لازم است، همچون حقیقت ، عدالت و امثال اینها. شخصیتهای خودی کلونا به مازلوآ آموختند که انسان نه تنها برای بقاء و یا رفع کمبودها و نارساییها تلاش می‌کند، بلکه به دنبال وجودی بامعناست که از نیاز درونی برای همسازی و یکپارچگی نشأت می‌گیرد. تقریبا همیشه افراد میانسال یا بالاتر دارای این ویژگی هستند، به نظر مازلو آنها کمتر از یک درصد جامعه را تشکیل می‌دهند.

انتقاد از نظریه خود شکوفایی

روش پژوهش و داده‌های تحقیقی مزبور ، به این دلیل که نمونه مورد مطالعه وی بسیار کوچکتر از آن است که تقسیم نتایج را ممکن سازد مورد انتقاد قرار گرفته است. دیگر اینکه انتخاب آزمودنیها بر اساس ملاکهای ذهنی خودش درباره سلامت روانی صورت گرفته است و اصطلاحات او به صورت مبهم تعریف شده‌اند. نظریه خود شکوفایی از حمایت تجربی آزمایشگاهی محدودی برخوردار است، بیشتر پژوهشها نتوانسته‌اند این نظریه را تّأیید کنند، اما این نظریه در تعلیم و تربیت ، صنعت و تجارت ، پزشکی و روان درمانی مورد استفاده قرار گرفته است.




تاریخ: چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:خودشكوفايي,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

شهود يعني دانش و دريافت آني درباره ي چيزي بدون استدلال. در واقع شهود الهامي دروني و باطني است كه به صورت انديشه يا طرحي به ذهنتان مي آيد. اين بارقه ها را گواهي دل يا « آواز ملايم و آهسته» مي خوانند.

شهود كاري به استدلال ندارد، زيرا توضيح نمي دهد؛ تنها راه را نشان مي دهد و شما را آزاد مي گذاردكه ان را انتخاب يا رها كنيد.

براي پرورش شهود و كسب تكليف در امور زندگي از طريق شهود در آينده مراحل را بيان مي كنيم.




تاریخ: چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:قدرت خارق العاده, شهود,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

زندگی سخت ساده است!خطر کن وارد بازی شو چه چیزی از دست می دهی؟با دستهای خالی آمده ایم/وبا دستهای تهی خواهیم رفت/نه !چیزی نیست که از دست بدهیم/فرصتی کوتاه به ما داده اند/تا سرزنده باشیم تا ترانه ای زیبا بخوانیم/و فرصت به پایان خواهد رسید/آری این است که هر لحظه غنیمتی است/هر لحظه را به گونه ای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است/و کسی چه می داند؟شاید آخرین لحظه باشد.

به تشكر از وبلاگ سركارخانم مهشيد ميناگر




تاریخ: سه شنبه 11 تير 1392برچسب:ميناگر, علي ميناگر,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

یادمان باشد که هر گاه بخواهیم به قله موفقیت برسیم تنها زمانی فاتح قله موفقیت بشمار می آییم که به نوک قله دست پیدا کرده باشیم و حتی اگر قدمی دورتر از نوک قله باشیم ما را فاتح نمی خوانند پس به قله موفقیت بیاندیشیم و تنها به آن سو گام برداریم.


برای رسیدن به قله موفقیت میبایست در زندگی سه کلمه را فراموش کرد:نمیتونم/نمیدونم/نمیشه/توانایی هر کاری را که بخوای خدا بهت میده دانایی هر چیزی رو که بخوای میتونی کسب کنی انجام هر کاری رو که بخوای خدا برات ممکن میکنه پس میتونی/میدونی/میشه.


بی نظیر باش آنچه هستی هدیه خدا به توست آنچه میشوی هدیه تو به خداست پس بی نظیر باش چون بی نظیر خلق شدی.


فراموش نکنیم که تجربه کودکی سناریوی زندگی الان هم هست.




تاریخ: سه شنبه 11 تير 1392برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

وظيفه ي اصلي ما در اين جهان هستي همگام بودن است. بايد همگام باشيم. از هيچ چيز دلخور نشويم فقط سعي كنيم آ»چه فطرت مان مي گويد و نشاط پيدا مي كند تبعيت كنيم و عمل نماييم.

خلاصه بايد راحت بودن را تجربه كنيم. آزمايش ما در اين جهان اين است كه به اين بينش برسيم كه بتوانيم صددرصد راحت باشيم. دليلي براي ناراحتي وجود ندارد اين ذهن ماست كه دليل تراشي مي كند و آسايش و ارامش الهي را از ما مي گيرد. بايد در خلسه ي خد ايي بودن فرو رويم و در مهر و محبت الهي غرق شويم.

به ياد دوست عزيزم




تاریخ: سه شنبه 11 تير 1392برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

انديشه توانگرانه يعني اينكه فكر و انديشه تو بر اين يقين داشته باشد كه توانگري حق مسلم توست و خدا قدرت و انرژي لازم را در وئجود تو قرار داده تا به بهترين وجه توانگر و كامياب شوي و اين بستگي به فكر و انديشه تو دارد كه در مورد اين نعمتها و بركتها و موهبتهاي خدادادي چگونه بينديشد.




تاریخ: سه شنبه 11 تير 1392برچسب:فقط به خاطر تو,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

يكي ديگر از حقايق تكان دهنده درباره ي توانگري اين است كه انديشه هايي كه پيش از اين در سرتان مي گذشت امروز شما را آفريد، انديشه هايي كه امروز از سرتان مي گذرد نيز فرداي شما را مي آفريند.

هرچه بيشتر اين حقيقت را دريابيد پي مي بريد كه اگر به عنوان پايگاه اتحاد خود با كاميابي، از روي تعمدي سنجيده، انديشه توانگرانه را به كار گيريد، اشخاص، اماكن، اوضاع و احوال نمي توانند آن توانگري و كاميابي را مشيت الهي شماست از شما بگيرند يا آن را بادارند. در واقع خواهيد اشخاص، امور و رويدادهايي كه قبلاً بر ضد شما بودند يا به خدمتتان در مي آيند يا از زندگيتان بيرون مي روند و جاي خود را به اشخاص و رويدادهاي تازه مي دهند تا راه كاميابي شما هموارتر گردد و اين ناشي از قدرت انديشه ي توانگرانه است.




تاریخ: سه شنبه 11 تير 1392برچسب:انديشه توانگرانه,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اگر به مشکلاتمان نگاه کنید می‌بینید که بیشتر این مشکلات ریشه در ذهن ما دارند. فرض ابتدایی همه آنها یکسان است: یک اتفاق خارجی روی می‌دهد، ما انتخاب می‌کنیم که فقط یک طرف جریان را ببینیم و بعد طوری آن را تفسیر کنیم که دچار تعارضات ذهنی شویم که نتیجه آن نوعی رنج احساسی است. بااینکه گفتن «مشکلاتت را رها کن» آسان است، همه ما می‌دانیم که عمل به آن، به این سادگی‌ها هم نیست. همه ما سالها در جذب مشکلات و تعارضات شرطی‌سازی کرده‌ایم.

به همین دلیل فقط گفتن «دیگر به مشکلاتت فکر نکن» چندان تاثیری روی ما نخواهد داشت. ما به ابزارهایی نیاز داریم که ریشه‌ای با مشکل برخورد کند. اجازه بدهید چیزی را امتحان کنیم. یک دقیقه (یا ۵ دقیقه) چشم‌هایتان را ببندید و طی این مدت تصمیم بگیرید که سکوت و سکون کنید و نگذارید با افکارتان از این سکوت بیرون بیایید (حالا دست از خواندن بردارید و این کار را بکنید). خوب، حالا چه اتفاقی افتاد؟


ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 9 تير 1392برچسب:آرامش ذهن,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اگر خدا را منشأ همه ي بركتها و ثروت هاي خود بدانيد و براي يكايك جزئيات امور مالي خود چشم اميدتان را به او بدوزيد، همه ي جنبه هاي زندگي تان ثبات مي يابد. آنگاه زماني مي رسد كه شاهد اضطرارها و فوريت هاي مالي نخواهيد شد و به مائده هاي بي درنگ آسماني نياز نخواهيد داشت. شگفت اينكه هر چه بيشتر خدا را سرچشمه ي روزي خود بدانيد، اوضاع مالي تان بهتر مي شود و همواره جوهري كه نيازهايتان را برمي اورد در دسترس شما خواهد بود.




تاریخ: شنبه 8 تير 1392برچسب:خدا, قرآن,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا




تاریخ: شنبه 8 تير 1392برچسب:آسپاس اقليد,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

با همت دانش آموختگان و اهالی طایفه دره شوری و مساعدت صمیمانه مسئولین شهرستان (همایش بزرگداشت استاد محمد بهمن بیگی) در مورخه چهاردهم تیر ماه 1392 (روز قلم) در کمپ گردشگری موروک در بخش وردشت شهرستان سمیرم برگزار می گردد. در این همایش تعدادی از دوست داران بهمن بیگی سخنرانی دارند. تعدادی مقاله ارائه می دهند. در خلال برنامه موسیقی اصیل قشقایی توسط گروه موسیقی اجرا می شود و همچنین (ساز و نقاره) در ابتدا و انتهای همایش نواخته میشود. حضور دوستان موجب افتخار ماست. دوستان خوبم لطف کرده دراطلاع رسانی همکاری نمایید.
--------------------------------------------------------------
این عکس مربوط به دیدار زنده یاد محمد بهمن بیگی با مردم طایفه ی دره شوری در اواخر دهه ی 80 در وردشت سمیرم است.

gd95nlf1ync4iqzcn5i.jpg




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

از اين لحظه به بعد براي توانگر بودن به هيچ عذر و بهانه ايي نياز نداريد. توانگري آرزويي الهي است كه بايد به گونه ايي الهي تجلي يابد. مي توانيد جسورانه سپاس بگزاريد كه توانگري ميراث الهي شماست. خواست پدر براي شما نيكويي نامحدود و موهبتهاي بيكران است؛ نه يك زندگي بخور و نمير.

براي داشتن انديشه توانگر و حفاظت از اين انديشه، بگوييد: «خداي خود را به ياد مي آورم زيرا او است كه به من قوت مي دهد تا توانگري پيدا نمايم.»




تاریخ: سه شنبه 4 تير 1392برچسب:توانا, توانگر, دانا,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا