من فارغ از هرگونه دغدغه به لحظه فکر می کنم و می دانم که بهترین نعمت هستی به من فقط و فقط لحظه است و حق ندارم آن را به خاطر گذشته یا آینده به آتش بکشم. هر چه می خواهد رخ دهد رخ دهد من که در کمال آرامش و شکوه در محل کار حاضرم و شروع عالی در این صبح عزیز دارم. خدا در وجودم حضور دارد و طبیبی است فرزانه که بر هر دردی مرهم می گذارد. اصلاً موقعی که لحظه به لحظه خدا با ماست احساس هر دردی از روی عدم آگاهی ماست. عدم آگاهی ما به نیروی لایزال هستی.
چهره شخصی را که اغلب او را می بینید به خاطر بیاورید. تصدیق خواهید کرد که آثار عمومی چهره او را به خاطر دارید ولی آثار جزئی در نظرتان نیست. مشاهده خود را هنگامی که آن شخص را دوباره دیدید تکمیل کنید و تمرین را از نو آغاز کنید تا اینکه تجسمی کاملاً واضح از چهره آن شخص به دست آورید.
در اين نوشتار مطالبي در خصوص خودتحليلي و راهکارهاي عملي آن تشريح و بررسي مي شوند. خودتحليلي يکي از نيازهاي اصلي رشد و تعالي انسان است که در اين مقاله توجيهات و دلائل لازم ذکر مي شود. ما در اين دنيا واقعيت ها را نمي بينيم و اين موضوع در رابطه با خودمان پررنگتر است.
اصطلاح شکرگزاری و مزایای آن در جامعه ما بسیار مورد توجه است. آنچه مسلم است جوامع کشورهای دیگر نیز اهمیت این موضوع را درک کرده و به صورت علمی بر روی آن کار کرده اند. بیشتر مردم بر این باورند که شکرگزاری می تواند ضمن اینکه آنها را به نعمت و برکت الهی می رساند
به زور آزادنويسي نكنيد بلكه بگذاريد موقعش برسد. زماني كه يك مشكلي برايتان پيش آمد و از همه طرف در بن بست بوديد به نوشتن روبياوريد. در اين زمان تنها نوشتن مي تواند مشكل را حل كند. البته اگر عادت به نوشتن داريد براي برنامه ريزي آينده هم مي توانيد آزاد نويسي كنيد. در آن زمان افقهاي دوردست تري قابل دستيابي است. اگر شما در حالت رهايي هم مي نويسيد در واقع قبل از اينكه مشكلي فرابرسد آن را مورد مطالعه قرار مي دهيد و راههاي مقابله با آن را پيدا مي كنيد و اين به موفقيت شما بسيار كمك مي كند. در واقع علاج واقعه قبل از وقوع مي كنيد و قدرت پيش بيني تان افزايش يافته و گستره ديتان افزايش مي يابد و در آن تصميم به مراتب خوبتري خواهيد داشت.
يكي مي گفت من از چشمانم بدي ديدم ولي از نوشتن نديدم.
يك روز در محل كار سردرد شديدي گرفته بودم. اين سردرد من مزمن بود و بيشتر بعدازظهرها گرفتار آن بودم. آن روز دكتر به محل كار ما آمد. ديد ريلكس نيستم و علت را جويا شد. من واقعيت را به ايشان گفتم و ايشان خيلي خلاصه و مفيد و با حالت كاملاً جدي به من گفتند: برو همين حالا 50 تا شنا برو.
من شناي بيستمي را نرفته بودم كه احساس كردم سرم دارد خوب مي شود. ادامه دادم و بسيار سبك شدم. فكر كردم معجزه رخ داده است آخه اين سردرد از بچگي با من بود و تا پريود زماني اش طي نمي شد و 2 الي 3 ساعت استراحت نمي كردم خوب نمي شد ولي با يك دستور بسيار ساده ايشان احساس رهايي و آزادي به من دست داد. حال بسيار خوبي پيدا كردم.
از آن به بعد هر وقت سرم درد مي كرد شنا مي رفتم و فوري خوب مي شد. البته بعد از اين دستور فقط 4 الي 5 بار ديگر سر من درد گرفت و اين سردرد كشنده و مزمن، مرا براي هميشه ترك كرد. من هر وقت كسي بگويد سرم درد مي كند به ياد اين خاطره مي افتم و به روح پرفتوح ايشان درود و سلام مي فرستم.
شما هم اگر سردرد داريد مي توانيد امتحان كنيد.
موقعی که غمی دلتان را فرا گرفت بنویسید. موقعی که به مشکل لاینحلی برخورد کردید بنویسید. موقعی در تمام دنیا یک ستاره هم ندارید بنویسید. موقعی که احساس می کنید بدبیاری می آورید بنویسید. من باورم این است که دوای تمام دردها را اگر در حوزه توان بشر باشد فقط و فقط در نوشتن است. اگر قرار است بشر دردی را دوا کند بهترین راه و کم هزینه ترین راه همان نوشتن است. پس بنویسید و نتایج معجزه آسای آن را ببینید. آنهاییکه موفق شده اند بدون شک یک نویسنده قهار مسائل روزمره هستند ولی به روی خود نمی آورند یا اینکه نمی خواهند این راز بزرگ را فاش کنند. شاید آنها کمی حسود هستند.
یکی از علل اصلی موفقیت دکتر حسین پور را من در نحوه تغذیه و دقت وافر در این امر می دانم. با حسابگری بالا در این مورد عمل می کردند. یکی از همکاران دکتر تعریف می کرد در یکی از مأموریتها به شهر چادگان برای انجام تستهای میدانی در سد چادگان اعزام شده بودیم که اتفاقاً دکتر هم به علت اهمیت آن آمده بود. یکی از همکاران برای صبحانه املت درست کردند و خیلی گرسنه بودیم همگی خوردیم تنها کسی که نخورد دکتر بود. هرچند آن همکار تا حدی ناراحت شد که دکتر نخورد ولی دکتر برای تغذیه خود برنامه داشت و اگر این برنامه ریزی را نداشت قطعاً به این مرحله از رشد و تعالی نمی رسید.
این تمرین به نام «کشوهای مغزی» معروف است. سه موضوع برای فکرکدن انتخاب کنید: مثلاً طرحی که در پیش دراید، موضوعی علمی یا ادبی و یا یک خاطره شخصی(تعطیلات، مسافرت ها و غیره). سه دقیقه درباره هر یک از این موضوعات فکر کنید. هنگام سه دقیقه نخستین، جز به موضوع شماره یک فکر نکنید، پس از آن سه دقیقه به موضوع شماره دو، و سرانجام سه دقیقه هم به موضوع شماره سه فکر کنید. در هر یک از این سه مرحله باید از فکرکردن به چیز دیگری و به ویژه دو موضوع دیگر اجتناب کرد.
در جایی نشسته بودیم و در زمینه های مختلف صحبت می کردیم. یکی از دوستان گفت باید توان شکرگزاری افزایش یابد. همه دوست دارند شکرگزاری کنند ولی واقعاً نمی دانند چگونه؟ با توجه به اینکه روزگار جدید، روش جدیدی برای شکرگزاری می طلبد باید به مردم آگاهی داده شود تا سردرگم نباشند.