چند نمونه از عواملی كه عزتنفس كودكان را كاهش میدهد عبارت است از:
1) بیتوجهی به آنها و احساساتشان
2) مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتن
3)برطرف نشدن نیازهای اساسی آنها
4)مقایسه كردن آنها با دیگران
5) حمایت بیش از حد
6) تنبيه بیش از حد و ...
بررسیها نشان دادهاند كودكانی كه در معرض چنین ضربههایی قرار میگیرند در دوران بزرگسالی از دو مسئله بهشدت رنج میبرند:
1) حالت شخصیت قربانی: هیچ قدرتی برای دفاع از خود ندارد و خوشبختیهای خود را ناپایدار میپندارند و هیچ انگیزهای برای رسیدن به خواستههايشان نخواهند داشت
2) نقص در مهارتهای اجتماعی و شخصیتی: قادر به حفظ روابط خود نیستند و اعتمادبهنفس ندارند و حتی در برابر تحسین دیگران دستپاچه میشوند
اما در زندگی روزمره كنونی حتی اگر دوران كودكی لذتبخشی داشته باشیم ممكن است عزتنفسمان آسیب ببیند و بعضی از مواردی كه به عزتنفس در بزرگسالی اسیب میرساند عبارتاند از: مورد بیتوجهی و عدم پذیرش قرار گرفتن، مورد قضاوت غيرمنصفانه قرار گرفتن، فریب خوردن بخصوص از طرف فردی معتمد و …
و البته نباید تسلسلی كه به محض دریافت یكی از این ضربهها در ما آغاز میشود را فراموش كنیم. آسیب این ضربهها بر افراد مختلف، متفاوت است و بستگی به عواملی از جمله: شدت ضربه و میزان قدرت و وضعیت اجتماعی، سلامتی جسمانی ما، كیفیت مهارتهای خود حفاظتی كه ما را قادر میسازد به مقابله بپردازیم و توانایی ما برای مقاومت، دارد.
بنابراین امری ضروری است بدانیم در دفاع از عزتنفس خود، چگونه باید از روشهای موثر هدفدار و حتی جسورانه استفاده كنیم.
مقاله« خودتحلیلی - خود را تحلیل کنیم» مدیر وبلاگ موفقیت به سبک ایرانی در مجله موفقیت شماره 221 به چاپ رسید. علاقمندان می توانند این مجله را تهیه کنند. البته در آینده ای نزدیک این مقاله در این وبلاگ منتشر خواهد شد.
لحظه به لحظه زمان توفیق الهی است. معجزه از پس معجزه می آید و برکت ها و شگفتیهای خدا هرگز از بارش نمی ایستند.
خدا مرا به دست فرشتگانش سپرده است تا در همه حال مراقبم باشند.
کسانی می گویند مگر ایرانی موفق هم وجود دارد که شما نام وبلاگ خود را به این نام گذاشته ای. خوب نمی خواهیم در مورد گفته های این عزیزان نقد و بررسی کنیم ولی لازم است در این خصوص نکاتی را به استحضار برسانیم.
ریشه های هر ملتی را نمی توان قطع کرد تاریخ این را نشان داده است. مطالعه وضعیت ملت هایی که تحت اشغال قرار گرفتند ولی موجودیت و هویت خود را حفظ کردند. کشور و ملت ایران هم از این امر مستثنی نیست و با توجه به اینکه در طول تاریخ مورد هجوم وحشیانه قرار گرفته و در آن تمام زیرساختهای خود را از دست داده ولی دوباره رشد کرده و حتی مهاجمین را تحت تأثیر قرار داده است و این نشان از غنای فرهنگی ملت ایران دارد. در حالیکه قدرت دست مهاجم است ولی از لحاظ فرهنگی مغلوب می شود و حتی بعضی از این مهاجمین به جبران یاغیگریهای اجداد خود می پردازند.
ملت ایران همیشه صلح طلب و یگانه پرست بوده است و این را همه می دانیم و مطالعه تاریخ بیانگر این مطلب است که مورد وثوق است. ملت ایران از دیرباز آزاده بوده و آزادیخواه محسوب می شده است.
از همه مهمتر در بین رجال ایرانی در اعصار مختلف افرادی وجود داشته اند که مسیر تاریخ را عوض کرده اند مگر کتابهای ابوعلی سینا تا دهه های پیشین در بهترین دانشگاههای اروپایی تدریس نمی شد. اکتشافاتی مهمی که در علوم مختلف توسط دانشمندان ایرانی به وقوع پیوسته همه بیانگر حضور فضای موفقیت و رشد در میان ایرانیان بوده است منتهی در طی قرون اخیر به دلائلی ایران عقب ماند و این قابل جبران است.
افراد موفق ایرانی در بیشتر نقاط دنیا وجود دارد و در ایران خودمان هم افرادی همچون پروفسور حسابی، کاظمی آشتیانی، احمد آرام، اردشیر حسین پور و شهید دکتر شهریاری و شهید دکتر رضائی وجود دارند که بررسی و مطالعه زندگی آنها می تواند سرمشقی برای جوانان و طالبان پیشرفت باشد.
پس وبلاگ «موفقیت به سبک ایرانی نه تنها به جاست بلکه همه ما در این مورد کوتاهی و قصور داشته ایم. ما از زندگی افراد موفق خارجی هم استفاده خواهیم کرد و علم را هر جا باشد ولو در چین یاد خواهیم گرفت ولی اصلاً نمی توانیم گذشته روشن خود را زیرسئوال ببریم.
گذشته روشن قطعاً در آینده ای روشن تر تأثیر خواهد داشت اگر از این مقوله خوب استفاده کنیم.
خلاصه اینکه ما باید بر داشته های خود آگاه باشیم در آن صورت بهتر می توانیم برای رشد و تعالی خود هدفگزاری و برنامه ریزی کنیم.
استیو جابز، لری پیچ، بیل گیتس و… همه اینها افراد موفق و هوشمند در دنیای فناوری به حساب می آیند. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این افراد چگونه فکر کرده اند و چطور توانسته اند به موفقیت شان برسند؟
شاید شما هم جزو کسانی باشید که علاقمند هستند پا به درون این دنیای بزرگ برای رقابت و پیشرفت بگذارید. اگر چنین است بد نیست با ۱۲ فرمول مهم برای پیشرفت در این مسیر آشنا شوید.
برای فکر کردن وقت بگذارید:
اگر می خواهید بهتر فکر کنید باید روی آن کار کنید و وقت بگذارید. باید در هفته یک زمان مشخص برای فکر کردن داشته باشید. اکثر افراد موفق و مدیران خوب بخشی از زمان شان را به فکر کردن اختصاص می دهند. برای مثال آقای دن کتی هر دو هفته یک بار، یک زمان نیم روز را به فکر کردن اختصاص میدهد و هر ماه یک روز کامل را به این کار اختصاص می دهد. همچنین او هر سال هم دو یا سه روز را به صورت کامل به فکر کردن اختصاص می دهد.
انرژی تان را در جای درست مصرف کنید:
از قانون ۸۰/۲۰ استفاده کنید. باید هشتاد درصد از انرژی تان را روی ۲۰ درصد کارهای مهم تر صرف کنید. فراموش نکنید که شما نمی توانید به همه چیز و همه کار برسید و مهم این است که درست انتخاب کنید.
مهم ترین کارها و اهداف را در زندگی تان مشخص کنید و هشتاد درصد از وقت و انرژی تان را به آن اختصاص دهید.
افراد باهوش خودشان را در مقابل تفکرات متفاوت قرار می دهند:
این مهم است که خودتان را در مقابل تفکرات و عقاید مخالف خودتان قرار بدهید. سعی کنید با کسانی ارتباط داشته باشید که تفکرات و ایده های شما را به چالش می کشند و با آنها مخالفت می کنند. این موضوع سبب می شود که اشکلات کار خودتان را بهتر پیدا کنید و تفکر منطقی تری داشته باشید.
ایده داشتن و عمل کردن: تفاوت از زمین تا آسمان
داشتن فکر خوب و ایده های زیاد شاید سخت نباشد. اما تمام آنها زمانی ارزش دارند که به آنها عمل کنید. رویا پردازی به تنهایی ارزش زیادی ندارد و کار شما وقتی ارزشمند است که به آنها عمل کنید. در طرف دیگر باید بدانید که هر ایده ای طول عمر خودش را دارد. اگر دیر برای اجرایش بجنبید ممکن است تاریخ مصرف اش گذشته باشد.
ایده های خام نیاز به پخته شدن دارند:
هیچ وقت دنبال ایده ای که ناگهانی به ذهن تان رسیده، نروید. کمی زمان بگذارید و روی آن فکر کنید. بسیاری از ایده های ناگهانی که در ابتدا طلایی به نظر میرسند، با ساعاتی تفکر به نظر خنده دار و غیر منطقی می آیند. هر ایده ای را باید تحت بررسی قرار بدهید و نکات مثبت و منفی اش را بررسی کنید. اگر در نهایت نتیجه مثبت بود آن وقت می توانید دنبالش بروید.
افراد باهوش با افراد باهوش می چرخند!
اگر می خواهید خوب فکر کنید سعی کنید در ارتباطات اجتماعی تان با افرادی زندگی کنید و سروکار داشته باشید که آنها هم خوب فکر می کنند و انسان های باهوش به شمار می آیند. کمک آنها سبب می شود که شما هم ایده ها و تفکرات بهتری را پرورش بدهید.
این جمله معروف را شنیده اید که «هر انسانی را می توان از روی دوستش شناخت؟» واقعیت این است که اطرافیان روی فکر کردن شما تاثیر می گذارند بنابراین آنها را با دقت انتخاب کنید.
عقاید عمومی را قبول نداشته باشید:
اگر عموم مردم چیزی را قبول داشته باشند دلیل نمی شود که شما هم آن را قبول کنید. در بسیاری از موارد اکثرا مردم موردی را بدون فکر کردن قبول می کنند چون افراد زیادی آن عقیده را قبول دارند. (که آن هم نتیجه فکر نکردن است) بسیاری از ایده های نو و محصولات با قبول نکردن تفکرات عامه به موفقیت رسیده اند. بنابراین در مورد هر ایده و عقیده ای خودتان فکر کنید و به تفکرات عامه توجه نداشته باشید.
برای اینکه متفاوت فکر کنید کارهای متفاوت انجام بدهید:
روش های متفاوتی برای انجام کارهایتان امتحان کنید. با افراد جدیدی آشنا شوید و کتاب های مختلفی بخوانید. حتی کتاب هایی که ممکن است به نظرتان خسته کننده بیایند. نکته در اینجا است که خودتان را در برابر جریان ایده ها و تفکرات مختلف قرار بدهید تا یک بعدی فکر نکنید.
ایده های شما همیشه درست نیست:
نباید این تفکر را داشته باشید که همیشه درست فکر می کنید و کار درست را انجام می دهید. برای نظرات دیگران هم ارزش قایل شوید و سعی کنید از اشتباه هایتان درس بگیرید. همه ما در زندگی مرتکب اشتباه های زیادی می شویم.
برای روزتان برنامه ریزی کنید:
افراد زیادی برای هر روزشان برنامه ریزی می کنند. اما افراد باهوش برای روز، هفته، ماه و آینده طولانی مدت شان برنامه مشخص دارند. کسی که دارای هدف و برنامه است هیچ کاری را بدون دلیل انجام نمی دهد. آنها حتی در مهمانی و تفریح هم به دنبال یادگیری و نزدیک شدن به هدف هایشان هستند.
«انجام میدهم» و «می توانم» افعال شما هستند
افراد خلاق خودشان را صرف ایده ها می کنند آنها از سختی کشیدن لذت می برند. از شکست ترسی ندارند و سعی می کنند با دیگر افراد خلاق ارتباط داشته باشند. می توان روی حرف آنها حساب کرد و منفی فکر نمی کنند. از نظر آنها مشکلات به راحتی قابل حل شدن است. هنری فورد جمله مشهوری دارد که می گوید: «انجام دادن هیچ کاری واقعا سخت نیست. اگر آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنی»
افراد خوشبین واقع گرا نیستند:
اگر ذاتا انسان خوشبینی باشید باید مراقب خودتان باشید. اگر فکر کنید که همه چیز به خوبی و درستی پیش میرود کاملا در اشتباه اید و وقتی متوجه می شوید که اتفاق های جبران ناپذیری افتاده است.
داشتن یک دیدگاه واقع گرا سبب می شود که هر چه سریع تر مشکلات را پیدا کنید و برای رفع آنها بکوشید. برا اینکه انسان واقع گرایی باشید باید ۱-واقعیت ها را قبول کنید ۲-به سختی تلاش کنید ۳-به مزایا و معایب هر چیزی فکر کنید ۴-به بدترین حالت ممکن در هر کاری فکر کنید و برایش برنامه ریزی کنید و نهایت ۵-بر اساس منابع موجود و واقعیت ها فکر کنید و برنامه ریزی کنید.
برگرفته از سایت تبیان
خانواده ابتداییترین و مهمترین نهاد جامعه بشری محسوب میشود و نقش بسیاری در فرآیندهای اجتماعی و بهداشت روانی فرد و جامعه ایفا میکند. نقش خانواده در فرهنگ ایرانی بسیار برجسته بوده تا جایی که به درستی میتوان خانواده را مهمترین رکن جامعه ایرانی دانست.
خانواده
خانواده به مفهوم محدود آن عبارت است از یک واحد اجتماعی، ناشی از ازدواج یک زن و یک مرد که فرزندان پدید آمده از آنان خانواده را تکمیل میکنند. در تعریف دیگری، خانواده شامل مجموعهای از افراد است که با هدف و منافع مشترکی زیر یک سقف گرد هم میآیند.
اسلام خانواده را گروهی متشکل از افراد، دارای شخصیت مدنی، حقوقی و معنوی معرفی میکند که هسته اولیه آن از ازدواج مشروع زن و مردی تشکیل میشود و نکاح، عقدی است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار میشود و در آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدید میشوند.
ارتباط خویشاوندی در سایه نکاح پدید میآید و اعضای آن روابط قانونی، اخلاقی و عاطفی دارند.
جامعه شناسان خانواده را یک پدیده تاریخی میدانند که از اجتماع کلی جدا نیست. اساس تشکیل خانواده این است که زن و مردی میکوشند اراده خود را بر تأسیس آن و قبول تکالیفی که شرع برای آنها معین کرده است، محقق سازند.
بر این اساس خانواده یک تأسیس حقوقی به حساب خواهد آمد که اعضای آن با رشته خونی با هم پیوند پیدا می کنند.همچنین واحدی است اجتماعی که در عین حال خصایص یک نهاد و یک گروه را واجد است.
کارکردهای خانواده
خانواده دارای وظایف مهم و خطیری است که بقای نسل، پرورش نسل و مراقبت از آن به سبب حفاظت از خطرات گوناگون، صمیمیت و نزدیکی تنگاتنگ با اعضا و همرنگی و همدلی و تعاون، تکمیل و تکامل و ایجاد زمینه امن و آسایش در خانواده، به گونهای که موجبات رشد از هر حیث فراهم شود.
نقش و جایگاه خانواده
خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همه جوامع از مذهبی و غیرمذهبی پذیرفته شده و در جوامع گوناگون دارای نقش، پایگاه و منزلتهای متفاوت است، با اینکه خانواده هستهای کوچک از اجتماع است، در حیات اجتماعی مردم نقش و تأثیری فراوان دارد.
خانواده هسته اول همه سازمانها و نهادهای اجتماعی است. همه نقشهای مربوط به ایجاد تمدن و انتقال مواریث و رشد و شکوفایی انسانیت به آن مربوط میشود و نیز همه سنتها، عقاید و آداب و ویژگیهای فردی و اجتماعی از طریق خانواده به نسل جدید انتقال مییابد.
انگیزه اعضایش در انگیزههای اجتماع تأثیر میگذارد. چگونگی مشی و سبک زندگی آن در اخلاق جامعه و در صحت یا بیماری آن نقشی مؤثر دارد.
آموزش خانواده در مدارس
در سال گذشته ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از اولیا در کلاسهای آموزش خانواده شرکت کردهاند.
معاون سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان در این باره به همشهری گفت: مادران ۴/۴درصد بیشتر از پدران در کلاسهای آموزش خانواده مدارس شرکت داشتهاند.
نقش کلاسهای آموزشی انجمن اولیا و مربیان در ارتقای فرهنگی، عدم درخواست طلاق از سوی زنان، عدم گرایش به اعتیاد و ... تجربه و بازدید و بازرسیها نشان میدهد در مدارسی که مسئولان انجمنهای اولیا را زنان تشکیل میدهند، زمینه و بستر کار برای اعضای انجمن بیشتر فراهم بوده است.
سال گذشته ۸میلیون نفر در کلاسهای سخنرانی انجمنهای اولیا و مربیان شرکت کردهاند که ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر آنها زنان بودهاند.
آموزش خانواده و والدین در دهههای اخیر در اکثر کشورهای دنیا به عنوان یک امر ضروری در جهت ایجاد محیط خانوادگی مناسب برای رشد فرزندان و پیشرفت تحصیلی آنان مد نظر قرار گرفته است.
اغلب تحقیقات بر این واقعیت تأکید دارند که در امر تربیت فرزندان باید از آموزشهای جامع، سازمان یافته و از پیش طراحی شده، بهرهمند شد.
آموزش خانواده را میتوان فرآیندی دانست که با توجه به امکانات تربیتی عامی که به طور خودجوش درجامعه وجود دارد، به صورت سازمان یافته و نظاممند عمل میکند. زیرا جامعه و خانوادهها از نوعی امکانات تربیتی که حاصل مرور زمان و کسب تجربههای مختلف در فراز و نشیب زندگی هستند، برخوردار هستند و در واقع آموزش خانواده نه تنها نقطه شروع آموزش تربیتی نیست بلکه نوعی آموزش است که در قالب آن تجربیات علمی اولیا درخصوص برخورد با فرزندان با توجه به نیازهای جدید جامعه ساماندهی میشود.
سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان بر اساس نیازهای فعلی خانوادهها در جامعه امروز و با توجه به شناخت ضعفها و نواقص برنامههای گذشته و مسئلههایی که مانع دستیابی به اهداف آموزش خانواده بوده، به طراحی نظام جامع آموزش خانواده پرداخته که میتواند به عنوان یک مبنای اصولی و حساب شده نسبت به روند گذشته در امر تعلیم و تربیت اولیا و مربیان مورد توجه قرار گیرد.
ویستا/گردآوری :گروه خانواده خوشبخت تبیان زنجان
برای موفقیت هر فرد در آینده باید خلاقیت در او نهادینه شود به همین منظور شش ترفند که موجب افزایش خلاقیت در کودکان می شود ارائه می کنیم:
خلاقیت، هنر ایدهپردازی است كه ضمن تداعی اندیشههای نو در ذهن آدمی، همچون پلكانی انسان را به قله موفقیت نزدیك میكند.
علم نوآوری اگرچه پس از قرارگیری فرد در جامعه، زمینه شكوفایی بیشتری پیدا میكند و به فرد انگیزه تلاش برای ترقی را میدهد اما از سنین كودكی و پس از آن، در دوران تحصیل نیز قابل رشد و شكوفایی است. بهگونهای كه چنانچه والدین وقت بیشتری برای پرورش روحیه نوآوری و ابتكار فرزند خود قائل شوند بهطور مسلم، فرزندان خانواده شانس بیشتری برای دستیابی به موفقیتها پیدا خواهند كرد. ضمن آنكه اعتمادبهنفس قویتری پیدا خواهند كرد.
بهرهگیری از تدابیر ذكر شده، به پرورش قوه نوآوری و خلاقیت كودكان توسط والدین كمك زیادی میكند.
تشویق به فعالیتهای فنی، یادگیری و تجربه، حق هر كودكی است بنابراین منع فرزندان از انجام برخی امور فنی در خانه و یا حتی تعمیر وسایل ساده خانه البته با كمك والدین، درست نبوده و امكان كسب تجربه و مهارت را از فرزندان خانواده سلب میكند. بر این اساس توصیه میشود هنگام تعمیر وسایل، والدین اموری مانند پیچاندن پیچ یا كوبیدن میخ روی دیوار یا تخته را به فرزند خود محول كنند تا مهارتهای فنی آنان شكوفا و در نتیجه امكان ایدهپردازیشان فراهم شود.
از فرزند خود انتظار زیادی داشته باشید. هرگز مسئولیتها را از فرزندانتان جدا نكنید. هنگامی كه فرزندتان مشغول بازی با دوستانش است از او بخواهید رهبری گروه را به عهده گیرد و وسایل مورد نیاز دوستانش را فراهم كند. كنترل دیگر كمسن و سالان و هدایت گروه، مسئولیت جالبی برای فرزندان است كه به نقشپذیریشان كمك كرده و ذهن آنان را به فعالیت
وامیدارد.
از خمیر خام استفاده كنید. تركیباتی مانند گل خام كوزهگری یا خمیربازی، سرگرمی خوبی برای تقویت خلاقیت و حس نوآوری كودكان است. والدین در این موارد میتوانند نمونهای از گل یا صورت انسان را با اشكال خمیری بسیار ساده، بسازند و از كودك خود نیز ابداع اشكال دیگر را بخواهند. چنین تجربههایی و حتی ساخت چشم و ابرو هر چند ساده به كمك خمیر به پرورش قوه تخیل كودك كمك میكند.
كودك را پس از تلاش فكری تشویق كنید. هنگامی كه كودك شما، جواب مسئلهای را دریافته از كلمات تحسینآمیز برای تشویق او استفاده كنید. این كار انگیزه كودكان را برای تلاش فكری بیشتر میافزاید.
منطقه امن پیرامون كودك خود را توسعه دهید. كودك خود را به محیطهای ناآشنا ببرید تا فرهنگها و محیطهای جدید را شناخته و دیدگاه وسیعتری نسبت به جهان پیرامون خود پیدا كند.
دریافت نكات و پیامهای محیطی از سوی كودك باعث باز شدن دریچههای بیشتری در ذهن او شده و شناخت و درك او را افزایش میدهد.
كودكان هدیههای خداوند هستند كه به والدین ارزانی داشته و این بر عهده پدر و مادر است كه از آنها مراقبت كرده و در جهت اعتلای كمالات انسانی و رشد فرهنگی و تحصیلی آنها بكوشند.
مقدمه بهبود و رشد تحصیلی فرزند افزایش خلاقیت و بهبود ذهن و هوش او است. این افزایش خلاقیت بهتر است از سنین نوزادی آغاز شود اما با كمك راهكارهایی كاربردی، در سن نوجوانی نیز فرزند میتواند به خلاقیت و هوش بالا دست یابد. نخستین گام در افزایش هوش كودك آموزش همراه شادی و با وسایل هیجانانگیز است. كودك نسبت به شناخت محیط اطرافش بسیار كوشا است و هنگام بازی مسائل مختلف و فراوانی را فرامیگیرد، به همین دلیل هنگامی كه با یك اسباببازی به اندازه كافی بازی كرد و آنچه را كه میخواست فراگرفت آنها را به كناری انداخته و اسباببازیهای جدیدی را جستوجو میكند.
اینگونه میشود اطمینان داشت كودك همزمان با رشد جسمی، در طول زندگی خود، با كمك وسایل و بازیهای مختلف مسائل فراوانی میآموزد و زندگی برایش تبدیل به یك كلاس آموزشی میشود. پدر و مادر به عنوان آموزگار و الگوی طبیعی كودكان بهشمار میروند، جدا از تعداد آموزگارانی كه كودك چه در مدرسه و چه در خارج از مدرسه دارد، والدین نخستین و مهمترین آموزگاران كودك بهشمار میروند بنابراین آموزش درسهای با ارزش به كودكان، از اصلیترین وظایف هر پدر و مادری است.
متأسفانه گاهی والدین توانایی كودكانشان را در یادگیری ناچیز میپندارند. در سنینی كه نوزاد شروع به سخن گفتن میكند توانایی فوقالعادهای در تشخیص الگوهای مختلف دارد. به همین دلیل كارشناسان این زمان را بهترین زمان برای آموزش مهارتهای زبانی كودك میدانند.
با نشان دادن فعالیتها و عناوین مختلف به كودك، او به والدین علاقهمندیهایش را نشان میدهد، به همین دلیل توصیه میشود به كودك اجازه داده شود علاقه خود را دنبال كرده و عناوین دیگر را به آن پیوند داده و از آن پس اجازه دهند كودك ادمه راه را به دست گیرد.
بهتر است از آزمودن كودك بشدت اجتناب ورزند زیرا كودك از آزموده شدن بیزار است و این مسئله هیجان یادگیری را در او كاهش میدهد.
والدین باید به موفقیت فعالیتهای آموزشی كه با كودك انجام میدهند اعتماد داشته باشند، اعتماد به یادگیری كودك و خودداری از راهیابی احساس شك و تردید به دل از پایه و اساس آموزش كودكان محسوب میشود.
اعتماد به نفس و احترام به نفس كودك دو ویژگی برتر شخصیتی است كه والدین باید در جهت افزایش آن اقدام ورزیده، از انتقادهای مخرب خودداری كرده و هر شب پیش از خواب، بازشماری موفقیتهایی كه به دست آورده، تحسین و ستایش و تشویق به ادامه آنها، تغییرات شگرفی در افزایش اعتماد به نفس كودك ایجاد میكند.
كودك باید مهارت تعیین و سازماندهی اهدافش را هرچه زودتر فرا گیرد و والدین باید به او در این امر كمك كنند، و اهداف روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه برایش تنظیم كنند.
كودك مهارت طرحریزی و برنامهریزی و ایجاد تغییرات در صورت نیاز را به كمك والدین فرا میگیرد، والدین نیز در پایان سال دستاوردهای او را با ترتیب یك جشن هرچند كوچك یادآوری كرده و بدین ترتیب او را تشویق كنند، علاوه بر این با این روش كودك نحوه دستیابی به موفقیتهایش را دوباره مرور كرده و با انگیزه قویتری در ادامه آن راه سعی میكند.
كودك باید یاد گیرد اشتباهكردن جزئی از فعالیتهای كاری است و انسانی كه اشتباه نمیكند در واقع كاری انجام نداده است، تلاشكردن و شكستخوردن بسیار طبیعی است و شكست به افزایش تجربه و فرصت یادگیری دوباره كمك شایانی میكند و پیغامهایی به بدن میفرستد تا راههای متفاوت را تا رسیدن به پیروزی تجربه كند. علاوهبر این كودك باید مهارت مدیریت این شرایط را از پدر و مادر خود فرا گیرد و دلسرد و ناامید نشده، هدف خود را دنبال كرده، دست از كار نكشد و منصرف نشود.
درس مهم دیگری كه كودك باید فرا گیرد ارتباط قوی و محكم با اعضای خانواده و خاطرههای زیبا و ماندگاری است كه هنگام ثبت موفقیت در ذهن او و خانوادهاش میماند.
در راستای نهادینه کردن موفقیت از دوران کودکی در افراد لازم است به نکاتی که باعث خوش بینی در کودکان می شود اشاره کنیم.
* اجازه دهید كودك موفقیت را تجربه كند. كودكان زمانی كه به موفقیتی دست پیدا میكنند، میتوانند اعتماد به نفس و خوشبینی را تجربه كنند و این خصوصیات را پرورش دهند. بنابراین از همین امروز شروع كنید؛ بگذارید كودك بعضی از كارها را خودش انجام دهد و با موفقیت به پایان برساند. (در این وضعیت شما میتوانید به او كمك كنید، اما هیچوقت تمام كار را خودتان برای او انجام ندهید.)
* برای موفقیتهای كودك ارزش قائل شوید. زمانی كه كودك به موفقیت میرسد، به او كمك كنید متوجه شود چگونه به این مرحله رسیده است و این موفقیت را به عنوان ویژگی مثبت او بدانید.
* دائم كودك را تشویق نكنید و برای هر كاری او را مورد تمجید و تحسین قرار ندهید. متخصصان میگویند اگر به كودك بگویید هر كاری كه انجام میدهد فوقالعاده است ـ به جای این كه به او كمك كنید موفقیتهای واقعی را تجربه كند ـ او را در موقعیت نامناسبی قرار میدهید كه برایش نقطهضعف محسوب میشود.
فراموش نكنید هیچوقت برای این كه مثبتاندیشتر باشید، دیر نیست. پس اگر شما هم حس میكنید خیلی مثبت فكر نمیكنید، از همین امروز طرز فكرتان را تغییر دهید تا فرزندان شما هم خوشبینتر باشند و خانوادهای موفقتر داشته باشید.